چگونه توانستم مشکل کمرویی و خجالت دانش آموزم مبینا پاداش را برطرف کنم؟

عنوان

چکیده  1

مقدمه 2

تعریف مفاهیم واصطلاحات 3

معرفی خود  3

توصیف وضع موجود  4

بیان اهمیت و ضرورت مسئله 4

شواهد 1  5

تجزیه و تحلیل داده ها   5

انتخاب راه حل موقتی 6

اجرای راه جدید موقتی 6

پیشینه ی تحقیق 7

یافته های علمی 8

شواهد 2  15

نتیجه گیری 17

منابع 18

2-در سر کلاس و همچنید در منزل به او داشتن شهامت و عزت نفس را تلقین کنیم

3-در مدرسه و خصوصا در ساعت ورزش اورا در بازی و ورزش مشارکت بیشتری دادیم

چکیده:

 توجه خاص اولیاء و مربیان به مبانی تربیت اجتماعی و تقویت مهارت های ارتباطی، از اساسی ترین مسائل درپیشگیری و درمان کمرویی کودکان و نوجوانان است .

در این تحقیق که اینجانب در مورد کمرویی یکی از دانش آموزان کلاسم به نام مبینا ی پاداش انجام دادم پس ازاینکه این وضعیت را در این دانش اموز مشاهده نمودم به گردآوری اطلاعات از والدین و مدیر و دیگرهمکاران پرداختم و پس از اینکه با یکی از دوستان که مشاور بود تبادل نظر کردم به این مطلب دست یافتم که این دانش آموزبه دلیل اینکه فرزند اول بوده ودر کارها امر ونهی زیادی شده و همچنین از قبول مسئولیت ها تاحدی سر باز زده است این عوامل از جمله مهمترین عوامل کمرویی وی شده است .

مقدمه

مساله عزت نفس و خودارزشی از اساسی ترین عوامل در رشدمطلوب شخصیت كودكان و نوجوانان است و عدم این عزت نفس سبب كمرویی شده عامل عمده عقب ماندگی وشكست و ناكامی در مراحل مختلف زندگی به شمار می رود.

هر كسی  ممكن است باموقعیت های نا خواسته و نا خوشایندی روبرو شود و نتواند با آنها مقابله كندو واكنش مناسبی از خود نشان دهد.

تعریف مفاهیم واصطلاحات:

چگونه :ادوات استفهام (از چه نوع )در چه وضع ،چه جور،چه طور منظور از چگونه در این تحقیق کیفیت می باشد(  فرهنگ معین  صفحه 551 )

دانش آموز: کسی که دانش می آموزد.(منظوردختری در گروه سنی 11-12سال می باشد)

كمرویی: یك توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یك موقعیت اجتماعی كه در نتیجه فرد دچار تنش روانی عضلانی شده ،شرایط عاطفی و شناختی اش متاثر شده و زمینه بروز رفتار های خام و سنجیده و واكنش های نا مناسب در وی فراهم می شود . ( افروز   1391روانشناسی كمرویی و روش های درمان- نشر فرهنگ اسلامی)

توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله

دانش آموز مبینا ی پاداش که امسال دانش آموز بنده می باشد و دانش آموز ساكت و كم تحرك وكم حرف می باشد و از لحاظ در سی در حد متوسط بوده و اگر از وی سوال بشود هم باسخ نمی دهد و سکوت را اختیار می نماید. ، در فعالیت های کلاسی مشارکت نداشته و اهل بگو و بخند با بجه ها نیست به این دلیل كه آشنایی نسبی با او داشتم از وی نام و مشخصاتش را نپرسیدم چون كه او به آهستگی صحبت می كند من احساس میكنم که چیزی مانع صحبت کردنش می شود هر روز اورا در همین وضع می دیدم و از دیدن او غصه می وردم او حتی کلمه ای حرف نمی زد و سرش مدام پایین بود . در تمام ساعات تدریسم مبینا سکوت اختیار می کرد و چیزی نمی گفت به دنبال علت مسئله بر آمدم .

بیان اهمیت و ضرورت مسئله 

 بس از انكه مدت ها بود به این دانش آموز فكر می كردم كه چگونه مشكل كمرویی او را حل نمایم و درس هنر مسائل یادگیری در رابطه با حل مشكلی از خود یا دانش آموزا ن مطرح شد این جرقه در ذهنم ایجاد شد كه كمرویی( مبینا) را چگونه حل كنم ؟

گرد آوری شواهد1:

 هنگامی که به طور قطع و یقین مشکل را احساس کردم. پرسش و پاسخهایی در کلاس با هم کلاسیهایش انجام دادم.مطمئن شدم که مبینا از نظر عضوی وبدنی هیچ مشکلی ندارد و از لحاظ خانوادگی هم مشكلی ندارد  .

دوستانش اقرارکردند که وی درزنگ تفریح با آنها صحبت می کند اما بسیار كم . قبل از هر چیز از دور نظاره گر رفتار او شدم از پشت پنجره دفترمدرسه او را مورد مشاهده قرار دادم ؛ متوجه كم تحرکی و كم نشاطی او در رفتار با دوستانش شدم.سپس تصمیم گرفتم كه با او شخصاً هم مصاحبه كنم .